Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تابناک»
2024-04-29@01:52:57 GMT

فرجام یک ازدواج اشتباه!

تاریخ انتشار: ۱۳ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۹۳۱۷۰۳

11 سال قبل مادرم التماس می کرد که مسیر اشتباهی را برای ازدواج در پیش گرفته ام اما من کور و کر بودم و جز رسیدن به آن جوان تبعه خارجی به چیز دیگری فکر نمی کردم تا این که ...

به گزارش خراسان، زن 26 ساله در حالی که بیان می کرد یک عاشقی احمقانه در دوران نوجوانی همه عمرش را به تباهی کشید، اشک ریزان به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری امام رضا(ع) مشهد گفت: در یکی از شهرک های حاشیه نشین تهران به دنیا آمدم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

پدرم راننده تریلر بود و روز و شب های زیادی را در جاده های کشور به سر می برد ولی درآمد زیادی نداشت به طوری که روزگار ما به سختی می گذشت. با وجود این، خانواده 9 نفره ما که من کوچک‌ترین آن ها بودم در آرامش زندگی می کردیم تا این که روزی صدای شیون و گریه در خانه ما بلند شد، همه اطرافیان مرا در آغوش می گرفتند و اشک می ریختند.

آن ها می گفتند پدرم بر اثر تصادف در جاده جان خود را از دست داده است. آن زمان من 6 سال بیشتر نداشتم و تنها به خاطر گریه های دیگران گریه می کردم و معنی «مرگ» را به خوبی نمی فهمیدم. بعد از مرگ پدرم زندگی ما به هم ریخت چرا که مادرم از عهده تامین هزینه های هفت فرزند قد و نیم قد برنمی آمد. اگرچه بعد از مدتی و با رای دادگاه «دیه» پدرم را گرفتیم اما به گفته مادرم این مبلغ نیز نتوانست گره های زیادی را از مشکلات مالی ما باز کند چرا که دیگر منبع درآمدی نداشتیم و از همین پول خرج می کردیم. در این شرایط مادرم دست به کار شد و با پیشنهاد یکی از دوستانش هدایت کاروان های مسافرتی به مشهد را به عهده گرفت و از این طریق درآمد کسب می کرد. من هم پای ثابت همین مسافرت ها بودم و به مادرم کمک می کردم.

خلاصه در یکی از همین سفرها بود که با «احمدعلی» آشنا شدم. او کارگر خدماتی در یکی از مهمانسراهای مشهد بود و به من ابراز علاقه می کرد. آن زمان 14 سال بیشتر نداشتم و پای درد دل این جوان تبعه خارجی می نشستم که 12 سال از من بزرگ تر بود. وقتی فهمیدم او نیز در کودکی پدرش را از دست داده است، بیشتر به او علاقه مند شدم چرا که احساس می کردم او هم مانند من با سختی های زندگی دست و پنجه نرم کرده است. بالاخره خیلی زود دل باخته احمدعلی شدم.

ارتباط تلفنی ما در حالی شروع شد که در هر سفر به مشهد او را پنهانی ملاقات می کردم و درباره سختی ها و مشکلات زندگی سخن می گفتیم. مادرم زمانی متوجه ارتباط من با این جوان افغانستانی شد که دیگر نصیحت هایش فایده ای نداشت.

من در آن سن کور و کر بودم و جز ازدواج با احمدعلی به هیچ چیز دیگری نمی اندیشیدم. مادرم اشک ریزان التماس می کرد که فرجام ازدواج با اتباع بیگانه بسیار تلخ است ولی من اشک های مادرم را نیز نمی دیدم. حتی وقتی موضوع ازدواج را با مادرم در میان گذاشتم، او مرا در آغوش کشید و در حالی که دستم را می بوسید، به پایم افتاد و برای آخرین بار ملتمسانه از من خواست به عاقبت این عشق پوشالی فکر کنم اما باز هم من نفهمیدم و در بی راهه قدم گذاشتم.

احمدعلی به صورت غیرمجاز در ایران زندگی می کرد، مدتی بعد هم از مهمانسرا اخراج شد. با آن که دلیل اخراج او را نمی دانستم مادرم را تهدید کردم اگر با ازدواج ما مخالفت کند رسوایی به بار می آورم و...

خلاصه مادرم با چشمانی اشکبار رضایت داد و من در حالی که از شدت خوشحالی در پوست خودم نمی گنجیدم به عقد موقت احمدعلی درآمدم چرا که او هیچ گونه مدرک شناسایی یا اقامت ایرانی نداشت و نمی توانست مرا به صورت رسمی عقد کند. در این شرایط منزلی را به نام من اجاره کردیم تا زندگی مان را شروع کنیم اما همه شادمانی و خوشحالی های من دو ماه بیشتر طول نکشید چرا که نه تنها همسرم بیکار بود و نمی توانست اجاره منزل را بپردازد بلکه متوجه شدم او به موادمخدر نیز اعتیاد دارد!

او هر از گاهی سرگذر می رفت تا شاید کاری پیدا کند ولی به خاطر اعتیادش بیشتر از یک یا دو روز در هر کاری دوام نمی آورد و کارفرما اخراجش می کرد. تازه فهمیدم او به خاطر اعتیاد از مهمانسرا اخراج شده بود و دیگر کسی به او اعتماد نمی کرد.

در حالی که صاحب دخترانی دوقلو شده بودم، به سختی روزگار می گذراندم به همین دلیل مجبور شدم در یکی از هتل های هسته مرکزی شهر کاری برای خودم دست و پا کنم. در این وضعیت احمدعلی اعتراض های مرا با کتک پاسخ می داد اما من نمی توانستم چیزی به مادرم بگویم چرا که خودم باید تاوان این عشق بچه گانه را می دادم.

وقتی اشک ها و التماس های مادرم را به خاطر می آوردم بیشتر زجر می کشیدم اما با همین درآمد اندک مخارج زندگی را می پرداختم تا این که حدود شش ماه قبل همسرم به طور ناگهانی خانه را ترک کرد و مرا با دو فرزندم تنها گذاشت. هنگامی که در جست وجوی همسرم برآمدم تازه فهمیدم که او با یکی از زنان هم وطنش آشنا شده و به طور پنهانی با یکدیگر ازدواج کرده اند و به افغانستان بازگشته است.

اکنون نیز با دو دختر خردسالم حیران و سرگردان به دنبال طلاق غیابی هستم تا شاید برای فرزندانم شناسنامه بگیرم اما ای کاش...

به دستور سرهنگ سیدعباس شریفی (رئیس کلانتری امام رضا (ع)) بررسی های تخصصی و قضایی این پرونده به مشاوران زبده دایره مددکاری اجتماعی سپرده شد.

منبع: تابناک

کلیدواژه: مذاکرات وین پیاده روی اربعین مهدی تاج اربعین زیارت اربعین فرجام ازدواج اشتباه مذاکرات وین پیاده روی اربعین مهدی تاج اربعین زیارت اربعین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۹۳۱۷۰۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بهره مندی بیش از ۳۶۰ هزار نفر از خدمات روانشناختی و مشاوره بهزیستی مازندران

 

به گزارش خبرگزاری صداوسیمای مازندران، ‌‌ مدیرکل بهزیستی مازندران ضمن گرامیداشت روز روانشناس و مشاوره ، با اشاره به نقش روانشناسان در ایجاد جامعه سالم از نظر جسمانی و روانی، گفت: اکنون ۲۱۲ مرکز مشاوره و خدمات روانشناختی در استان در راستای ارائه مشاوره تخصصی در زمینه‌های فردی و خانوادگی، ازدواج، پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی، تحصیلی، ارتقاء توانمندی‌های معنوی، اخلاقی و فکری و ... فعالیت دارد.

دکتر فریبا بریمانی به خدمات حضوری و غیر حضوری مشاوره و روانشناختی اشاره کرد و افزود: پارسال ۱۶۶ هزار و ۳۰۱ نفر با مراجعه به مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی از متخصصان مراکز بهزیستی خدمات دریافت کردند و  ۱۹۴ هزارو ۵۶۸ نفر  هم در تماس با ۱۴۸۰ "صدای مشاور"، برای رفع مشکلات روانشناختی در زمینه‌های فردی و خانودگی، کودک و نوجوان، تحصیلی، شغلی، مشاوره قبل از ازدواج، مشاوره طلاق، توانایی تصمیم گیری صحیح و مناسب و همچنین تقویت مهارت‌های زندگی و مهارت‌های بین فردی  از خدمات مشاوره تلفنی بهره‌مند شدند.

بریمانی، از ارائه آموزش به بیش از هشت هزار و ۳۰۰  جوان در آستانه ازدواج اشاره و خاطرنشان کرد: پارسال ۱۴ هزار و ۹۹ زوج مازنی برای افزایش استحکام روابط زوجین در کلاس‌ها ودر کارگاه‌ها و جلسات آموزشی پیش از ازدواج شرکت کردند

مدیر کل بهزیستی استان ارتقای سلامت و توانمندسازی روانشناختی زوجین، افزایش رضایتمندی زندگی زناشویی و تحکیم بنیان خانواده را از جمله اهداف برنامه‌های پیشگیرانه و ارتقایی سازمان بهزیستی در حوزه خانواده برشمرد و گفت: در این راستا در سالی که گذشت ۱۵۴۱۱ نفر از آموزش زندگی خانواده و ۴۴۰۹۹ نفر از آموزش‌های مهارت‌های زندگی بهره‌مند شدند.

بریمانی،  انتخاب همسر و ازدواج را از بعد اجتماعی و فردی برای افراد جامعه، مرحله مهم و حساسی دانست و ادامه داد: ۹۶۸۰ نفر پارسال  از مراکز مشاوره سراسر استان برای ازدواج و انتخاب همسر خدمات مشاوره‌ای دریافت کردند.

مدیرکل بهزیستی مازندران به  خدمات مشاوره طلاق در مراکز بهزیستی نیز اشاره کرد و افزود: پارسال ۴۶ هزار و ۳۶۱ زوج در مراکز مشاوره، خدمات مشاوره‌ای دریافت کردند که از این تعداد پرونده بیش از ۲۳ درصد منجر به سازش شده است و عمده‌ترین دلایل طلاق نیز عدم مسوولیت پذیری، بی توجهی، کمبود مهارت‌های زندگی، اعتیاد، خیانت و سو ظن، خشونت و دخالت اطرافیان بود.

دیگر خبرها

  • اتفاقی که باعث شد مورایس مسلمان شود
  • ماجرای مسلمان شدن مورایس؛ ازدواج با دختر ایرانی
  • بهره‌مندی ۳۶۰ هزار نفر از خدمات روانشناختی در مازندران ‌
  • عروسی‌هایی بدون تالار و تشریفات
  • بهره مندی بیش از ۳۶۰ هزار نفر از خدمات روانشناختی و مشاوره بهزیستی مازندران
  • بهره‌مندی بیش از ۳۶۰ هزار نفر از خدمات مشاوره بهزیستی مازندران
  • ۲۳ درصد پرونده های مشاوره طلاق در مازندران منجر به ساز شد
  • پشت پرده مسلمان شدن مورایس سرمربی سپاهان
  • تصمیم بزرگ: مورایس چگونه مسلمان شد
  • نشانه‌های آمادگی برای ازدواج در دختران